سامان ارسطو، بازیگر سینما و تئاتر، در گفتوگو با ویژهنامه نوروزی هفتهنامه چلچراغ، رویای خود را یافتن هویت و عمل جراحی دانست که باید تا 17 فرودین ماه 1389 انجام دهد.
سامان ارسطو که تا یکسال قبل با نام فرزانه ارسطو شناخته میشد، بعد از عمل جراحی جسارتآمیزی که امسال انجام داد، رویای 42 ساله خود را تحقق بخشید و با تغییر جنسیت، به جسمی دست یافت که به گفته خود سالها مجبور به انکار آن بود. او در فیلمهایی چون «سربازهای جمعه»، «تیغزن»، «تسویه حساب» و «استشهادی برای خدا» با چهرهای زنانه و در «آناهیتا» با چهرهای مردانه بازی کرده است.
ارسطو در بخشی از این گفتوگو درباره تغییر روحیهاش بعد از این عمل جراحی، اظهار داشت: «حالا کاملاً خوبم. آن وقتها توی چشمهایم فقط و فقط ترس و افسردگی بود. یک پنهان کردن خودم بود. همهاش در حال توجیه کردن خودم بودم که ببین من این نیستم که تو میبینی...»
او در ادامه سخنانش اظهار کرد که از بچگی متوجه شده که بدنش متعلق به خودش نیست و گفت: «یادم میآید پنج سالم بود. خواهرم مدام برای دخترانش و من لباس سفارش میداد و من اصرار داشتم برایم شلوارک بخرد. یک روز یک پیراهن چیندار صورتی برایم خرید و تنم کرد. حالم خیلی بد بود و مدام میگفتم اگر این لباس را درنیاوری پارهاش میکنم. کسی حرفم را گوش نکرد و من در آخر لباس را توی تنم پاره کردم...»
ارسطو یکبار در 24 سالگی به اصرار خانواده ازدواج کرد و بعد از یک روز زندگی با شوهر، از او جدا شد. او در این مقطع به قطعیت رسید که جنسیت او باید تغییر کند و با روانشناس و روانپزشکان نیز گفتوگوهایی داشته اما او جسارت عمل جراحی و تغییر جنسیت را سالها بعد یافته.
سامان ارسطو اظهار کرد: «من از تنهایی میترسیدم. هنوز هم رگههایی از ترس از تنهایی در من وجود دارد. من آدم نترسی هستم، آنقدر نترس هستم، که الان نشستهام روبرویت و با تو حرف میزنم. ولی آدمها این ترس نهفته ذاتی را دارند. من از تنهایی میترسم.»
او در مورد هزینه عمل جراحی و عملی که باید انجام دهد، گفت: «عمل جراحی مکملی را باید انجام میدادم که به خاطر مشکلات مالی نتوانستم. حالا هم دکتر کهنزاده که جراح من هستند گفتند اگر تا اردیبهشت ماه 89 این عمل را انجام ندهم، او دیگر مرا عمل نمیکند. چون سنم بالا رفته و ریسک کار بالاست... برای عمل به وسایلی نیاز دارم که هزینه آن حدود 12 میلیون میشود. عملهای قبلی هم خیلی هزینه داشت که با لطف مهتاب کرامتی هزینههایم پایین آمد.»
سامان ارسطو که بعد از عمل با همسر خود هدی،زندگی میکند. باید عمل دوم را انجام دهد تا شناسنامه دریافت کند. او گفت: «آرزو دارم شناسنامه داشته باشم، جراحی کنم. بتوانم زندگیام را به خودم و همسرم اثبات کنم. دعا کنید پول عمل جراحیام جور شود. دعا کنید...»
متن کامل این گفتوگو در نشریه چلچراغ منتشر شده است.
قاصدک:سلحشور در این باره می گوید: ما از محضر یکی از بزرگان خواستیم که با تسهیلات ویژه برای «زمانی» موافقت کنند. زیرا او بیش از 3 سال برای بازی در این نقش زمان صرف کرد و حداقل هدیه و جایزه ای که می شد برای او درنظر گرفت، این بود که چون سربازی او همزمان با بازی در این سریال شد، او را از خدمت سربازی معاف کرد.
انتخاب بازیگران سریال حضرت یوسف(ع) یکی از مهمترین نکاتی بود که درباره این سریال از همان ابتدا همگان را کنجکاو کرد. اولین و بدیهیترین تصوری که هر مخاطبی از نقش یوسف و زلیخا دارد، انتخاب بازیگرانی خوشچهره به ویژه برای نقش حضرت یوسف است. اما سازندگان این سریال زیبایی معنوی را دست مایه انتخاب های خود قرار دادند و بازیگری را برای نقش حضرت یوسف انتخاب کردند که برای نخستین بار در جلوی دوربین ظاهر شد.
قاصدک:مصطفی زمانی از جمله بازیگرانی است که توانسته در اولین کار تلویزیونی خود با ایفای نقش اصلی در مجموعه «یوسف پیامبر(ع)» توجه مخاطبان را به خود جلب کند.
البته
این بازیگر جوان در این مدت ارتباط زیادی با رسانه ها نداشته و ترجیح داده
تا این نقش او بدون هیچ گونه پیشداوری مورد قضاوت قرار گیرد. طی فرصتی که
برایمان مهیا شد با او گفتگویی داشته ایم که حاصل آن را می خوانید؛
قاصدک:در حالی که دولت جمهوری آذربایجان از چندی قبل پخش سریالها و فیلمهای ایرانی را که از برخی شبکههای تلویزیونی این کشور پخش میشد را ممنوع کرده است این شبکهها در اقدامی تعجب برانگیز به پخش فیلمهای مستهجن روی آوردهاند که در شهرهای مرزی استان آذربایجان شرقی با آنتنهای معمولی هم قابل دریافت است.
مهر:
کانالهای تلویزیونی جمهوری آذربایجان در سیاستی آشکار پخش برنامههای
مبتذل و مستهجن را به طور قابل ملاحظهای افزایش داده اند.
قاصدک:فیلم «تلالو» ساخته «استنلی کوبریک» عنوان ترسناکترین فیلم تاریخ سینمای جهان را به خود اختصاص داد.
مجلهی
سینمایی «اینترتینمنت ویکلی» در تازهترین شماره خود با نظرسنجی از
منتقدین، کارگردانان و علاقهمندان سینما، فهرست 20 فیلم ترسناک تاریخ
سینما را تهیه و منتشر کرد.
در رتبهی اول این فهرست،
فیلم «تلالو» محصول سال 1980 به کارگردانی «استنلی کوبریک» دیده میشود.
این فیلم اقتباسی از رمان «استفن کینگ»، نویسنده انگلیسی داستانهای
دلهرهآور و ترسناک بوده است که «جک نیکلسون» در آن ایفای نقش داشته است.
رتبه دوم ترسناکترین فیلمهای تاریخ سینما در اختیار «جنگیر» است. این
فیلم به کارگردانی «ویلیام فردکین» محصول سال 1973 است و به گفته افرادی
که آن را تماشا کردهاند، تا ماهها آنها را گرفتار خود کرده است.
فیلم «قتلعام زنجیرهای تگزاس» محصول سال 1974 به کارگردانی «توپ هوپر» در رتبهی سوم این فهرست قرار دارد.
«سکوت برهها» ساخته «جاناتان دمی» (1991) با نقشآفرینی «آنتونی
هاپکینز» که در رتبه پنجم ایستاده است، ترسناکترین فیلم دهه 90 شناخته
شد.
«آروارهها» محصول سال 1975 به کارگردانی «استیون اسپیلبرگ»، «حلقه» ساخته
«گور وربینسکی» محصول 2002، «هالووین» ساخته «جان کارپتنر»(1978)،
«روانی» ساخته «آلفرد هیچکاک»(1960)،
«هفت» ساخته «دیوید فینچر»(1995)، «کودک رزماری» ساخته «رومن
پولانسکی»(1968)، «مردهی شریر» ساخته «سام ریمی»(1982)، «20روز بعد»
ساخته «دنی بویل»(2003) و «کری» ساخته «برایان دی پالما»(1976) دیگر
فیلمهای ترسناک تاریخ سینما هستند که در این فهرست قرار گرفتهاند.
«میلوینا دین» مى گوید حال براى تامین هزینه خانه سالمندان، مجبور به فروش نامه هاى مادرش و این چمدان شده است.
قاصدک نیوز به نقل از رادیو فردا: «میلوینا دین» ۹۶ ساله که هنگام غرق کشتى تایتانیک نوزادى دوماهه در آغوش مادرش بود، اکنون درهنگام پیرى و تهى دستى آخرین یادگارهاى باقی مانده را پس از غرق شدن این کشتی فروخت تا هزینه اقامتش را درخانه سالمندان بپردازد.
آخرین سرنشین زنده کشتى تایتانیک، روز شنبه در حراج وسایل باقى مانده از این کشتى بیش از ۵۰ هزار دلار به دست آورد.
آن چه «میلوینا دین» را یک روزه صاحب چنین مبلغى کرد، یک چمدان خالى و چند نامه از مادرش بود.
چمدان «میلوینا» از ۹۶ سال پیش باقى مانده است؛ از زمانى که او نوزادى دوماهه بود و پس از آن که خودش و مادرش از حادثه تایتانیک نجات پیدا کردند و وارد نیویورک شدند، مردم نیویورک به آن ها چمدانى پر از لباس اهدا کردند.
«میلوینا دین» مى گوید حال براى تامین هزینه خانه سالمندان، مجبور به فروش نامه هاى مادرش و این چمدان شده است.
«میلوینا دین» مى گوید حال براى تامین هزینه خانه سالمندان، مجبور به فروش نامه هاى مادرش و این چمدان شده است.
تایتانیک -یکى از مشهور ترین کشتى هاى جهان- که در اولین سفر خود در راه نیویورک بود، با برخورد به یک کوه یخ آسیب دید و چند ساعت پس از آن به اعماق دریا فرورفت.
«میلوینا»، مادرش «جرجتا» و برادرش «برترام جونیور» از جمله ۷۵۰ زن و کودکى بودند که با قایقهاى نجات از این حادثه جان سالم به در بردند. پدر «میلوینا» میان ۱۵۰۰ نفرى بود که طعمه آب هاى سرد اقیانوس شد.
مرور ترینهای سینمایی فصل تابستان این نکته را برجسته میکند که سینمای ایران با وجود همه مسائل همچنان زنده و سرپاست و به حیات خود هر چند با اگر و اماهای بسیار ادامه میدهد.
به گزارش خبرنگار مهر، هشتمین و آخرین بخش از مرور شمایل سینمای ایران در فصل تابستان به ترینهای این حیطه اختصاص پیدا کرده است. قرار گرفتن هر کلمهای قبل از پسوند ترین میتواند وجهی خاص از سینما را دربر بگیرد و این مطلب به مهمترین ترکیبهای ساخته شده با این پسوند میپردازد.
سینمای ایران در سه ماه دوم سال هر چند با ماجرا و مسائل مختلف دست به گریبان بود اما رونق و تنوع اکران نشان داد هنوز به نشو و نمای خود ادامه میدهد و رونق دارد. در واقع مرور فعالیتهای این حیطه نشان میدهد سینمای ایران با همه اگر و اماها به حیات خود ادامه میدهد و توقفی در کار نیست.
فیلمبرداری دومین بخش از تریلوژی «اخراجیها» که هفته گذشته در نمایشگاه هوایی تهران کلید خورد و فیلم جدید «مسعود دهنمکی» تا اواخر همین هفته وارد مرحله جدید تولید خواهد شد.
«اخراجیها2»، سرانجام پس از مدتها حرف و حدیث سرانجام صبح روز پنجشنبه 11مهر در نمایشگاه هوایی کلید خورد، جایی که به تعبیر «دهنمکی» کلید رمز «اخراجیها2» خواهد بود و از این مکان، حلقههای مختلف داستان به یکدیگر پیوند خواهند خورد.
بنا بر این گزارش، حلقه ابتدایی «اخراجیها2» با یک داستان واقعی شروع میشود، اوایل جنگ بود که یک فروند هواپیمای جمهوری اسلامی ایران توسط یک زوج به سرقت برده شد و در خاک عراق فرود آمد که نهایتا فرد گروگانگیر بدون هیچ مزاحمتی از مهلکه گریخت و همین موضوع، موجب شد تا «دهنمکی» برای اتصال «اخراجیها1» و «اخراجیها2» به سراغ این داستان برود تا با روایتی داستانی، زمینههای طنز فیلم خود را فراهم کند.
همانطور که پیشبینی میشد، در نهایت فیلم «آواز گنجشکها» به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار معرفی شد.
10سال پیش با «بچههای آسمان»، مجیدی نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم خارجی شد؛ اتفاقی که البته دیگر تکرار نشد. در این 10سال جز یک بار هر وقت مجیدی فیلمی داشته، آن را به اسکار معرفی کردهایم؛ «رنگ خدا»، «باران» و حالا «آواز گنجشکها». آخرین ساخته مجیدی بیآنکه فیلم خوبی باشد از میان گزینههای دیگر انتخاب مناسبتری برای معرفی به اعضای آکادمی به نظر میرسد.
چیستا یثربی سالهاست بهعنوان نویسنده، کارگردان، درام نویس و منتقد در عرصه تئاتر، تلویزیون و سینما حضور دارد.
ویژگی بارز آثار یثربی پرداختن به دنیای زنان و واکاوی درونیات آنهاست. با چنین پیشینهای، وقتی حاتمیکیا تصمیم میگیرد درامی زن محور را جلوی دوربین ببرد از یثربی برای نگارش فیلمنامه دعوت به عمل میآورد.
حاتمیکیا از همان فیلمهای اولیهاش همواره از مشاور در مرحله نگارش فیلمنامه استفاده کرده است ولی جز یک بار، همکاری با اصغر فرهادی در «ارتفاع پست»، این چنین همکاری پررنگی را با نویسنده دیگری نداشته است؛ دلیلش را هم میتوان حیطه تازهای دانست که حاتمیکیا در «دعوت» پا به آن گذاشته است.